متن های من الان، میشه یاد بعضی خاطرات از دیروز و پریروز.
یچیز هست؛ نمیدونم چه مرضیه. مثلن اسمشو میذاریم سندرم "تنلوغی". تنهایی بعد شلوغی. آدم یجایی هست که شلوغه؛ مهمونیعی، مراسمی، چیزی، بعدش که تموم میشه؛ آدم دلش خیلی میگیره. الکی. جدن الکییه ها، ینی من که نمیدونم، شاید هم میدونم نمیخوام بگم، یا میخوام بگم و نمیتونم.