این ترکیب پیرمرد و پیرزن ها هم برای خودش دنیایی است. بعضیشان یک قربان صدقهی مستتری برای هم دارند در حرکاتشان، راه رفتن و خرید کردن و غرهای ریز زدن. رستوران باهم یک غذا میخورند، باهم یک مسیر را راه میروند، باهم یک فکر میکنند. یکی شدهاند انگار بعد از اینهمه سالهای زندگیشان.
گاهی که با یک جفتشان هم مسیر یا هم سفره یا هر "هم" دیگر میشوم، بی اختیار لبخند است که گوشهی لب جا خوش میکند.
ینی میخوام بگم زندگی هنوز قشنگیاشو داره.