جایی،خیلی خیلی دور... آهوها برای دویدن گواهینامه میخواهند. غازها برای کوچ کردن پاسپورت میخواند!
مرغعشق ها برای رفتن در یک قفس، با وکیلشان صحبت میکنند. لاکپشت ها از لاک تنهاییشان بیرون نمیآیند. خروس ها "بزن دررو" روزگار میگذرانند.
جغدهایی هستند که میفهمند؛ شب تا صبح فکر میکنند! خرهایی هستند که نمیفهمند؛ صبح تا شب عر میزنند!
مورچهها کار میکنند، زالو ها دهک به دهک چاق تر میشوند! شیر ها مشمشه گرفتند، کفتار ها فرمانروایی میکنند!
بلبل ها برای خواندن مجوز میخواهند...کلاغها بر بلندی مینشینند، غارغار میکنند!
ماهی گلی ها برای ورود به تنگآب خصوصی افراد کارت شناسایی نیاز دارند، لجن خوارها بهخاطر نفس آلایش دهنده ایی که دارند، همه جا تنگشان است! خصوصی یا عمومیش مگر مهم است؟ پاکی خوب است کلا!
لاشخور ها، آن بالای بالا، پرواز میکنند، میخندند انگار...